وقتی آبراهام مازلو (و یا مزلو) استاد روانشناسی آمریکایی در سال 1943 تئوری مشهور خود به نام هرم انگیزش انسان را بیان کرد این تنها روانشناسان نبودند که بلافاصله به تحقیق و سپس استفاده از آن پرداختند بلکه بلافاصله کاربردهای این علم در تجارت و بازاریابی نیز به طور وسیعی مطرح شد . نظریه سلسله مراتب نیازهای انسانی مازلو معمولاً به شکل یک هرم متشکل از ۵ یا ۷ طبقه ترسیم میشود. بر پایه این تئوری انگیزه ها و نیازهای انسان به نیازهای پایه فیزیولوژیک ( نیازهای که برای زنده ماندن و بقای نسل ضروری اند)، نیازهای احساس امنیت، نیازهای عاطفی، نیازهای اجتماعی و کسب احترام و در آخر به نیازهای خودشکوفایی و اخلاقی تقسیم می شوند که هر یک پیشنیاز یا مقدمه ای برای نیازها و سایر انگیزه ها است . این سلسله مراتب از نیازهای ابتدایی در طبقه پایینی شروع شده و هرچه بالاتر میرود نیازهای پیچیدهتر انسانی را معرفی میکند. طبق نظریه مازلو، هر «نیاز» هرچقدر پایینتر قرار داشته باشد، قویتر است و بدون ارضای نیازهای هر طبقه نمیتوان به طبقه بالاتر دست یافت . انسانها همگي مجموعه اي از نيازها و خواسته ها هستند. انديشيدن به اين نيازها مي تواند به ما كمك نمايد كه مصرف كنندگان بدنبال بدست آوردن چه منافعي از يك آمیخته بازاريابي مي باشند. هنگاميكه يك مدير بازاريابي، يك بازار محصول تعريف مي نمايد، نيازها مي تواند بسيار مشخص و با جزئيات بیشتر و دقیق تری بيان شود.