سازمان های که در بازارهای مصرف کننده و صنعتی فعالیت می کنند می دانند که توانایی تامین نیازهای تمام خریداران را ندارند . یا حداقل با یک روش مشابه نمی توان کلیه خریداران را راضی نگه دارند . خریداران بیشمارند و از نظر جغرافیایی بسیار پراکنده . آنها از نظر نیازها و رویه ها ی خرید از یکدیگر بسیار متمایزند . سازمان ها نیز از توانایی و استعداد خدمت به قسمتها ی متفاوت بازار از قابیلیت های متفاوتی برخوردارند . بنابراین بجا است که سازمان ها به جای تلاش بر رقابت در یک بازار تمام عیار و در مقابل رقبای برتر، قسمتهایی از بازار را برای فعالیت خود انتخاب کنند که در خدمت به آن از توانمندی بیشتری برخوردار است . پراکنده سازی فعالیت های بازاریابی ثمری جزء کاهش راندمان فعالیت ها و همچنین شانسی کردن نتایج ثمر دیگری برای سازمان نخواهد داشت و مانند این می باشد که سازمان در تاریکی تیری را رها نماید تا به هدف مشخصی اصابت نماید . با هدفمند و متمرکز سازی فعالیت ها شانس موفقیت سازمان بالاتر می رود .